دبستان میلاد جوانرود

تعلیم وتربیت

دبستان میلاد جوانرود

تعلیم وتربیت

وظایف والدین نسبت به فرزندان

وظایف والدین نسبت به فرزندان


1- پذیرش کودک : بسیاری از والدین نسبت به جنس کودک حساسیت نشان می دهند . برای مثال علاقه مندند که پسر داشته باشند و بعضی هم روی دختر بودن فرزند تأکید دارند. از حقوق کودکان این است که بدون توجه به جنس او ، وی را بپذیرند و از او استقبال کنند .

برای رفع حساسیت در برابر جنسیت ، پیامبر راجع به دخترش می فرمود : "دختر چون گلی خوشبوست که آن را می بویم و روزیِ او با خداست". یا دست دخترش را می بوسید و می فرمود: "دختر هدیه خداست".


2 - تسمیه کودک: نامگذاری کودک بهتراست قبل از تولد انجام گیرد . از زمان حاملگی دو نام برای جنین باید انتخاب شود که اگر دختر بود یکی از نام ها و اگر پسر بود نام دیگر به وی داده شود. انتخاب نام خوب ، برای کودک اهمیت بسیار دارد مخصوصاً از آن باب که اگر او درآینده شخصیتی شود ، نام در ایجاد غرور یا حقارت او مؤثر است. بهتر است نامی انتخاب شود که او با آن احساس سرافرازی و وابستگی به پاکان و قدرتمندان کند و توصیه شده است که نام کودک از نام خاندان پیامبر باشد.


3- انجام مراسم مذهبی : پس از تولد می بایست در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خواند واین امر قبل از بریدن ناف برای کودک مستحب است و در روایات اسلامی این امر را پناهی در برابر لغزش های شیطانی ذکر کرده اند. به طور خلاصه باید گفت که این عمل در ایجاد روح دینی در کودک مؤثر است.

4- احترام به کودک: طفل امانت خدا و هدیه اوست . به خدا وابسته است . همچون عروسک و اسباب بازی نیست که درباره اش تحقیر روا شود. او چون وابسته به خدای بزرگ است بزرگ و صاحب کرامت است ، باید به گریه و فریادش توجه کرد و باید با او به احترام رفتار نمود.

هنگامی که سخن می گوید به سخنش باید گوش فرا داد . در کار و تنهاییش نباید زیاد دخالت کرد . حکومت و تسلط او را بر اسباب بازی هایش نباید بر هم زد. او باید حس کند که شخص بزرگی است و نزد دیگران احترام دارد واو را می پذیرند.

5-محبت به کودک: محبت نیروی لازم برای ادامه حیات طفل است و روح کودک از طریق آن آسایش و آرامش پیدا می کند. کودکانی که در کودکی محبت نبینند در بزرگی افرادی خشن و ناهموار و عقده ای خواهند بود. این محبت نباید بستگی به موقعیت نسبی او داشته باشد فی المثل نباید مربوط به زیبایی کودک ، رشد او، رنگ مو و چشم او باشد بلکه به کودک فقط از آن باب که وابسته به والدین است باید محبت کرد.

ضمناً نباید فراموش کنیم که کار محبت ما به افراط نکشد زیرا آن خود موجب نابسامانی های دیگری خواهد شد.

6- تغذیه کودک : هیچ غذایی برای کودک بهتر از شیر مادر نیست . روی این اصل توصیه شده است که اگر مادر برای شیر دادن کودک حق الزحمه می خواهد ، بپردازید. مادر به هنگام شیر دادن تنها سلول های تن او را تغذیه نمی کند بلکه مهر و عاطفه خود را نثار او می نماید.

از حدود یک سالگی باید از آنچه که خود می خوریم به کودک بدهیم . از حدود 15 ماهگی درخوردن غذا آزادش بگذاریم . غذا باید طیّب و پاک باشد و این با عمل و رفتار کودک رابطه مستقیم خواهد داشت : کلوا مِن الطیبات و اعملوا صالِحاً ( قران کریم)

7- پوشاندن کودک : لباس فراخ باشد تا محدودیتی برای رشد او ایجاد نکند . جامه ی کودک سفید و دیگر لباس هایش بهتر است رنگین باشد . به پسر جامه ابریشمی نپوشند و تنش را به نرمی ولطافت عادت ندهند و برعکس لباس ها چندان خشن نباشد که جسمش را بیازارد.

8- بهداشت کودک : در جنبه تن دور داشتن او از آلودگی ها ، بر کنار داشتنش از عوارض جسمی از راه رعایت اصول بهداشتی در محیط و غذای طفل امکان پذیراست.

در جنبه روان برکنار داشتن روح او از اضطراب ها ، ترس ها و نگرانی ها مورد نظر است. در جنبه مغز دور داشتن او از بدآموزی هاست از آن بابت که مغز او مخزنی قیمتی است و باید در آن چیزهای گرانبها قرار داد.

9- پرورش عاطفی : طفل باید در خانه ، محبت و مهر، الم و غصه ، حزن و تأثر و شادی و سرور را بیاموزد . کمبود مهر عواقب وخیمی برای کودک خواهد داشت زیرا جامعه بی عاطفه ، جامعه ای شکننده است نه دیر پا. برای این امر لازم است کودک مورد مهر قرار گیرد ؛ او را ببوسند ؛ گاهی نازش را بخرند ؛ از مراقبتش احساس خستگی نکنند ؛ از بهانه گیری او ناراحت نشوند و درباره اش قساوت و بی باکی نشان ندهند.

10- پرورش اجتماعی : منظور آن است که والدین به کودک آداب معاشرت بیاموزند ، طرز زندگی در جمع را به او یاد دهند بدانگونه که او بتواند زندگی دسته جمعی را تحمل کند، همکاری و همگامی نماید و در بین جمع متکلم وحده نباشد و برای انسانیت احترام قائل شود. روابطش با جمع براساس تفاهم مشروع باشد ، در راه خدمت به جامعه گام بردارد و عدالت اجتماعی را رعایت کند.

آماده کردن فرد برای ورود در زندگی اجتماعی تا سن 21 سالگی ادامه خواهد داشت و از طریق شرکت دادن او در کارهای خانوادگی ، در شورای خانوادگی و همراه بردن او به جامعه امکان پذیر است.

11- پرورش دینی : به مفهوم عام آن از همان روزهای اول تولد آغاز می شود. در سنوات بعد براساس کتب دینی ما برای هر سال و حتی هر چند ماهی برنامه ای معین شده که برای اطلاع بیشتر باید به آنها مراجعه کرد مثلاً در سه سالگی باید فرم سجده کردن را بیاموزد ، در پنج سالگی ادای شهادتین ، در هفت سالگی نماز و ... این کار از راه عمل والدین و شرکت دادن کودک در مجامع دینی امکان پذیراست.

12- پرورش اخلاقی : اخلاق به مفهوم مجموعه اصول حاکم بر روابط انسانی و پاسداری این روابط باید از همان ماه های اول تولد به کودک القاء شود . تربیت بدون اخلاق ، پرورش جنایتکار زیرک است .

در سایه پرورش اخلاقی صفت ها و قدرت های خداوندی ، فضائل بزرگ عقلی چون امانت ، شجاعت ، احتیاط و تهور در او بیدار می شود و کودک برای ادامه زندگی خود ضوابطی را بر می گزیند.

13- پرورش اقتصادی : والدین وظیفه دارند فرزند را برای کسب مهارتی در انجام یک شغل تربیت کنند و کار و هنری بدو بیاموزند تا در سایه آن بتواند به ادامه زندگی بپردازد و سربار دیگران نباشد.

برای یافتن روحیه ای متناسب در کسب یک شغل لازم است والدین درد و رنج ناشی از کار خود را به رخ او نکشند و از کار خود گله مند نباشند. از دیگر مسائل آموزشی ، ارزش پول است . می توان آن را وسیله ای برای حفظ آبرو و ادامه حیات معرفی کرد و یا یک هدف که غرض ، وصول به آن باشد که البته فرم اول آن مورد توصیه اسلام است.

14- مسکن کودک: کودک محلی را لازم دارد تا در آن بتواند تنها باشد و در عالم خود سیر کند.

اگر تهیه اطاقی برای او ممکن نیست لااقل گوشه ای از اطاق مسکونی باید در اختیار او باشد تا در آن بتواند اسباب بازی اش را ردیف کند و در عالم خود با خود سرگرم بماند. در سنین بالاتر لازم است محل خواب او از پدر و مادر و خواهر یا برادرش جدا باشد.

15-آموزش مسائل ضروری : بسیاری از مسائل ضروری برای زندگی کودک از واجبات و محرمات و حقوق و حدود ، متناسب رشد و سن او باید به وی آموخته شود و این امر آنقدر باید وسعت داشته باشد که مسائلی در حدود شئون زندگی ، خانوادگی و ازدواج هم مطرح شود.

بسیاری از والدین از دادن پاسخ به سؤالات کودکان ابا دارند و می گویند "رویش باز می شود" و یا زمینه را طوری فراهم می کنند که کودک جرئت نکند مسائل خود را از والدین بپرسد. این امر به زیان خانواده و کودک است . کودک بالاخره برای پرسش های خود پاسخ پیدا می کند ، اگر پدر و مادر از زیر بار آن شانه خالی کنند ، از غیر و از افراد غیر مطلع و احیاناً سودجو و مغرض پرسش خواهد کرد. پس بهتر است خود والدین که ازهمه کس به او دلسوزتر و مراقب ترند به گونه ای برای سؤالاتش پاسخ ارائه دهند.

16-بازی و همسانی با کودک: کودک نیازمند بازی است و بازی زمینه رشد او را فراهم می کند. کودک در خانه نیازمند کسی است که با او همسان باشد ، مثل او بیندیشد و مثل او رفتارکند. این احساس برای تنها فرزند خانواده بیشتر به چشم می آید. برای رفع این نیاز است که در تربیت اسلامی توصیه شده است والدین گاهی خود را به جای یک کودک بگذارند و با او بازی کنند. پیامبر ( ص) همین روش را درباره حسنین اعمال می کرد.

17- تربیت برای زندگی: زندگی همیشه غذای گرم و بستر نرم نیست . همیشه راحت و فراغ نیست گاهی محرومیت هایی وجود دارد که طفل باید با آنها مأنوس شود . روی این نظر اصراری نداشته باشیم که کودک همه وقت متنعم به کل نعمت ها باشد و نیز اصرار نکنیم که زندگیش همیشه توأم با موفقیت باشد. لازم است او مزه شکست ، گرما و سرما ، تشنگی و گرسنگی ، آسایش و رنج را بچشد و برای زندگی دنیای آینده که توأم با این تضادهاست آمادگی یابد.

از مسائل دیگر، آموزش دنیای متفاوت زن و مرد است که باید از راه عمل و رفتار والدین دریابد. لغزیدن ، افتادن ، مجروح شدن ، درد و خوشی ، جزو زندگی است. لازم نیست کودک همیشه و همه وقت در این زمینه ها حمایت ببیند چون در آن صورت فردی بی عرضه و ناتوان خواهد شد.

از دیگر مسائل ، آموزش خوش بینی نسبت به زندگی است . نباید وضعی به وجود آید که او از زندگی احساس دلسردی کند. والدین نباید از زندگی در برابر کودک شکوه کنند و در نتیجه او را به آینده بدبین نمایند

                                                                                                                 

                          

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد